رنـگرزها بـرای رنگ کردن کلافها از رنگهای طبیعی و شیمیایی استفاده میکنند.
رنگهای طبیعی:
رنگ مشگی ـ کلاف را نخست با پوست انار نزدیک ده ساعت در آب میجوشانند و سپس آن را در آب گرمی که زاج در آن حل شده است، یک تا دو ساعت میخوابانند تا مـشکی شـود. گـاهی برای پایا شدن رنگ مشکی، روی کلاف، پس از جـوشیدن بـا پوسـت انار، «سوله آهن» (برادهآهن) میپاشند و آنگاه آن را با زاج میجوشانند.
رنگ قرمز ـ برای قرمز کردن کلاف یک شب آن را در زاج و «قره قورت» میخوابانند، سپس آن را با آب مـیشویند و بـا رنـاسی که در آب گرم حل شده است میآمیزند. بـرای رنـگ کردن یکمن پشم، نیم کیلو زاج و قره قورت و نیممن رناس بکار برده میشود.
رنگ زرد و سبز ـ نخست زاج سفید را با «اِسْپَرکْ» می آمیزند و آن را در آب مـیجوشانند، سـپس کلاف را در آن مـیخوابانند. پس از مدتی کلاف زرد زرین میشود. در صورتی که بخواهند این کلاف را به رنگ سبز در آورند آن را در نیل مـیخوابانند. روشن و سیر شدن رنگ سبز به کمی و زیادی نیل بستگی دارد. برای رنگ کردن یکمن پشم یک چارک«اِسْپَرکْ» و نیم کیلو زاج سـفید بـه کار بـرده میشود.
رنگ آبی و سرمهای ـ نیل را با «هیپوسولفیت» در آب میآمیزند و کلاف را در این آبگونه فـرو مـیکنند تا آبی شود. اگر نیل آبگونه را بیشتر کنند، کلاف رنگ سرمه ای به خود میگیرد.
رنگ قـهوهای ـ کلاف را از پوسـت انـار میجوشانند. آنگاه آن را با رناس میآمیزند و میجوشانند تا قهوهای شود. گاهی پوسـت گـرد و بـه جای پوست انار به کار میبرند و برای روشن و سیر شدن آن از زاج استفاده میکنند.
رنگ حـنایی ـ کلافـ را بـا پوست انار میجوشانند و برای حنایی شدن آن کمی آهک به آن میافزایند. برای رنگ کردن یک من پشـم نـیممن پوست اناری که یک سال مانده باشد لازم است.
رنگ بنفش ـ برای بنفش کردن کلاف یک شب آن را بـا زاج مـیجوشانند و آنـگاه آن را با آب میشویند وبا «قرمزدانه» و جوهر لیمو میجوشانند. برای رنگ کردن یکمن پشم، پنج سـیر قـرمز دانه و دو سیر و نیم جوهر لیمو بکار برده میشود. پس از رنگ کردن کلافها آنها را بـا آب مـیشویند و در آفـتاب آویزان میکنند تا خشک شود.
رنگرزها گاهی برای تهیه رنگهای مختلف چندین رنگ را با هم مـیآمیزند تـا رنگ دلخواه خود را بدست آورند.
/ دستگاه قالیبافی:
داربست ـ داربست یا دار قالی چهار تـیر دارد: دو تـیر عـمود بر زمین و دو تیر موازی با زمین. از دو تیر عمودی یکی را «راسترو» و دیگری را «چپرو» مینامند، و از دو تیر موازی تـیری کهـ بـر سر تیرهای راسترو و چپرو افتاده «سردار» و تیری که در پای آنها وصلهشده «زیردار» مینامند.
تیرکی هـم بـه قطر پنج تا شش سانتیمتر در میان تارهای داربست قرار دارد که «نیِرَ» یا «نیِرَگی» نامیده میشود. «نیِرَ» آزاد است و بـالا و پایین مـیرود و کار آن نگهداری فاصلههای میان تارهای داربست است. بالای «نیِرَ» میان تارهای چله، دو چـوب بـه موازات آن قرار دارد که درازای هر کدام، یک تا یک متر و نـیم اسـت و آن را «هـافْ» مینامند.
کار هاف جدا کردن تارها از یکدیگر در هنگام بـافت اسـت (شکل 8).
شکل 8-در نیمه عکس نیر و بالاتر از آن هاف دیده میشود
چله دواندن:
تار را بـه دار قـالی استادکار مخصوصی میکشند. هر رشـته تـار از هشت تـا دهـلا نـخ پنبهای به هم تابیده شده اسـت. بـرای کشیدن تار، استادکار نخست رشته تار کلفتی، از پانزده تا بیست لا نخ تـابیده بـه هم را، روی «زیر دار» میپیچد. این نخ پیچ «زیر پیچ» نامیده مـیشود. سپس یکسر تارهای دار قـالی را بـه «زیر پیچ» و سر دیگر را آنها را پس از آن که به «نـیر» از پس و پیش پیچـیده شده به سر دار وصل میکنند. این تارهای کشیده شده را بر دار قالی را «چله» مینامند. کار «چـّلَ دُوُنـْدَنْ» گاهی یک تا دو روز طول میکشد.
شـیوه بـافتن قـالی:
هنگامی که چله آمـاده شـد برای منظم شدن تـارها و ثـابت شدن فاصلههای میان آنها چند رج «سوف» در پایین چله از میان تارها می کشند. «سوف» رشته نـخی اسـت که از میان چله یک در میان از زیر و رو می گذرد. مـلیله د رشـته نخ رنـگی اسـت که آنـها را از میان
روی خامه «پود زیر» داده میشود . پود نخی است پشمی که آن را از لابلای تارهای چله میگذرانند و روی خامه (ریشه) میخوابانند. در این هنگام قالیبافان برای تخت و هموارشدن پشـت قالی «سرکش» میکنند، بدینگونه که خامهها (ریشهها) را به سوی خود میکشند آنگاه روی پود را با شانههای آهنی میکوبند( شانه قالیبافی تیغههایی آهنی دارد که در یک تخته چهارگوش فرو رفته و با گلمیخهای کوچک محکم شده است. این شـانه دسـتهای دارد که به تخته کوبیده شده است تا خامهها سفت شود و برای یکسان شدن روی قالی سر خامهها را قیچی میکنند این کار را بدینگونه دنبال میکنند تا قالی بافته شود.
نخستین حاشیه سر قالی را «تـٌرَّه» مـینامند. قالی های لچک ترنجی( قالیهایی که نقشه لچک ترنجی دارند) به جز «تُرَّه» کنارهای پهن و حاشیهای باریک نیز دارند و در گوشههای زمینه این گونه قالیها چهار لچـک و درمـیان زمینه آنها گلی افتاده اسـت که آن را تـرنج
مینامند .پس از بافت قالی، چله را از یک وجب بالاتر از سر و ته قالی برای گذاشتن ریشه میچینند و قالی را از دار پایین میآورند.
نقشه های قالی را نقشهکش روی کاغذهای شطرنجی مخصوصی میکشند. بافندگان نقشه، هر قالی را به چند قسمت میکنند و هر قسمت را یکی از ایشـان روی تـختهای میچسباند و در برابر خود بالاتر از نیره میگذارد و از روی آن قالی را میبافد.(شکل 10).
نقشهایی که اکنون در کارگاههای قالیبافی در تهران بافته میشود بیشتر از نقشههایی است که در دوران صفوی رواج داشته و عبارت است از نقشههای: شاهعباسی، درختی، دورنما، تصویری، تـرمهای، کتـیبهای، لچک تـرنج